آه آدونایی
به جنازه های در گور گذارده منگر
آدونایی
به جنازه ها گریست
برادرش را دید
در آن میان خفته
۱۶ ساله پسری پا به زندگی نگذاشته
اینک به مرگ در نشست . درگوری که خودش با زنجیرهای گران بر اندامش آن را کنده بود .
در میان دوستان دیگرش .
آه آدونایی ، منگر .
اما دیگر دیده ای
آدونایی به فریاد در آمد .
برای برادرش
برای تمام خواهران وبرادرانی که در این گودال روی هم غلطیده اند .
آدونایی . خشم فرو خفته در میان حیرت دژخیمان به سکوت پایان داد
آدونایی ایستاد و بیلی را که هنوز از خون شکفتن پینه های دست برادرش ، برادرانش ، خواهرانش خیس و گرم بود بر دست گرفت
آدونایی دیگر آدونایی مسلولی نبود که همه عمرش دست از آرشه ویولون برنکشید .
آدونایی اینک آدونایی بود . مردی سرشار از حوادث ، سرشار از خشم فرو خفته ۳۳ جنازه به گودال اندر .
بر جانش آتش و بر قلبش کینه
در پاشیدن خون سومین کفتار مبهوت از غرش یوز مردی در قفس
آدونایی به خاک افتاد در پس آماج گلوله های که جانش را در هم میدرید.
به خاک افتاد آدونایی در هنگامی که شاهینی در هوا چرخ میزد ، در هنگام معاشقه پروانه باگل
آدونایی به گودال فرو افتاد با لبخندی بر لب و چشمانی خیره بر خاک سرزمینش .
اینک رستاخیز آدوناییها بر پایان پنداره کفتاران
اینک فرجام تلخ مردانی که خاکش را به زنجیر کشیدند .
اینک
...........
سعید جان سلام
ازت خبری نیست، کجایی؟ یه آمار بده.
چه عجب بروز شدی ...
سلام سعید جان.
والله این عکسی که من میبینم داخل کاخ گرفته شده!خودتی راس راسی؟تو این کاره بودی ما نمیدونستیم؟الان کجایی و به چه کاری؟
موفق باشی
سلام
معرفی وبلاگ شما در هرانک
کسی فریادش می زند … همان که آرزویش بوده … به نام کوچکش
…
او ، زیر آب ، نفس کم می آورد …
اینک فرجام تلخ مردانی که خاکش را به زنجیر کشیدند ...
همه جا همیشه زمستانیست ..
سلام . حال واحوالت چطوره؟ دلم برات تنگ شده. سری بزن. موفق باشی
رفتی یو هم؟
چقدر طولانی از شما بی خبر بودم...
چقدر فاصله بین من و یکی از خواننده های خوب بلاگ افتاده....
جریان چیه؟کجائی؟
اصلا به بلاگت سر میزنی؟
سلام
بسیار زیبا نوشته اید
شاد زی
خوب شد پیدات کردم. www.loneliest.persianblog.irرو یادته؟
سلام دوست خوبم
مطلبت بسیار زیباست
لذت بردم
در ضمن وبلاگ به رنگ عشق با شعرهایی از بانو
و با قالبی جدید روز است
حضور سبز تو را چشم در راهم
مهرت روز افزون
با سپاس
بانو ایرانی