آیا به غربت وحشی شبانه های خویشم راهت داده ام؟
که خیره سرانه ، در انتهای کهکشان
به عذاب نمیدانم هایت
به گذر از سئوال ممنوعه محکومم میکنی؟
چندبار به سکوتم دست یافتی؟
چند بار از خلوت من گذر کردی؟
هیچ.
هیچ گاه
جز در خیال خامت
مرا به دام خویش نیافتی.
دیگر تلاش مکن .
فرصتی نیست
درقرن استامینوفن و دروغ
دیگر راهی برای بازگشتمان نمانده .
باور نمکنی ؟
از شکل به جای مانده در فنجان قهوه بپرس .
شعار قشنگیست نوشتن و دیگر هیچ.ولی دوست داشتم معنیش را از زبان شما بشنوم چون من معنایی دیگر از آن در ذهنم نقش بسته
این رسم زمانه است..
درقرن استامینوفن و دروغ
دیگر راهی برای بازگشتمان نمانده .
موافق نیستم ... به هیچ عنوان .
سلام داداش عزیز و خوبم کم پیدایین هرجا هستی الهی همیشه سلامت باشی و اما در مورد این شعر واقعا جالب بود مخصوصا آخرش
باور نمیکنی
از شکل به جای مانده در فنجان قهوه بپرس!
لحظه هات به زلالی و با احساسی باران بهم سر بزن .
دوست عزیز فکر نمیکنم اوضاع اونقدرا که میگی بد باشه ها!!!
یعنی اصلا ارزشش رو نداره !
برای کسی که بخواد مهم نیست کی و کجا راه بازگشت همیشه بازه!!
پایدار باشی
ممنون دوست عزیز
بابت همه چیز متاسفم هر چند فایده ای نداره
پایدار باشی
تو را چه شده است سعید جان ؟
بعد از ۵ سال کسی رو که فکر میکردم یک روزی شاید عاشقم بشه گذاشتمش کنار . به خاطر اعتیادش ، به خاطر اینکه ۵ سال تمام طعنه خوردم . بهم توهین شد و باوجود اینکه حتی با صمیمی ترین دوستم خوابید و من شدم گاو پیشونی سفید تمام ......کش های عالم !
تونست شرش رو از سرم کم کنه . و دیگه هیچ گاه نمیتونه برگرده .چون بر اثر سو مصرف مواد ایست قلبی کرد . البته فکر نکنم که قلبی هم داشت . اما من هنوز تو فکرشم رضا
:( متاسفام ... میدونی زندگی پر از امتحانای سخته . امیدوارم که موفق باشی همیشه . الان زندست ؟
پشیمون نیست؟
سلام
شما با اظهار نظر پر محبتون
منو شوکه کردید. ممنونم
شاد باشی
در شبهای خستگی/ پرم از تاریکی ستارههای مردهای که عذابشان را به ارث گذاشتهاند برای خورشید/ و من آنجا/ کنار آن پنجرهی همیشه بسته/ سیگاری میافروزم/ و بیکرانگی این شبهای وحشی را نظاره میکنم....
متاسفم ...
سلام خیلی جالب بود کم پیدا شدین؟؟؟
زبان مشترک آدمها دیگر معنی ندارد
که راهی برای برگشتنی بماند
من از قهوه تلخ نقش آفرینش می خوانم
که هیچ نمیدانم
هرچند
فرصتی نیست
شاید در بعدی دیگر
گفتم
به امید سلامی مشترک .
ی سوال مطرح کردم . نظرتو دربارش بگو .
این متن از کی بود؟
سلام دوست عزیزم.خوشحال می شم مثل همیشه که بهم لطف داری بهم ی سر بزنی .من آپم
خیلی غمگین به نظر میای
مطالبت در عین غمگینی بد نبود به ما هم سری بزن
۵ خط آخرش فوق العاده بود.
ببخشید فضولی کردم و پاسخ شما رو به آقا رضا خوندم.
درکت میکنم.واقعا درکت میکنم.
همه ما از این لحظات ..... تو زندگیمون داشتیم و شاید باز هم داشته باشیم.
میدونم قوی هستی.
اگر احساس میکنی کاری از دست من توی این شرایط بر می آد بگو
داداشی کجایی؟
ی شعر گفتم :
بوی قتل ...
بوی خون ...
هوایی مسموم ...
آمدند ، کشتند ، بردند ...
تنها استخوانی بجا مانده ...
و نوشته ای بر روی آن ...
"دوستت دارم"
سلام دوست عزیزیم.وبلاگ من به روز شد.اگه ی سر بزنین حوشحال می شم.منتظرتون هستم.
نمی دانم چرا مثل یه فریبکار بهش نگاه می کنی..اما به ناباروی فرصت شک دارم..شاید شما محکم ترید.
سالی یه بار رو دیگه سر بزنید به وبلاگتون!! (:
کجایی؟
ازتون خبری نیست؟
جالب بود..اما به ناباروی فرصت شک دارم..شاید شما محکم ترید.
سلام دوست عزیزم من آپم منتظر قدم های زیبات هستم
saeed azizam delam barat tang shode computer nadaram va baray hamin dir be dir miam internet , alan ham in keybord farsi nadare va man barat daram penglish type mikonam ,
mesle hamishe ziba minevisi,
movazebe khodet bash dost daram
مانده ام در قرن استامینوفن و دروغ می شود از باقیمانده فنجان قهوه چیزی پرسید یا نه ؟!
سلام دوست عزیزم من آپم بهم ی سر بزن مطلبش از ی دوسته دوست دارم با دقت بخونی و نظرت رو بگی .منتظرتم دل منو نشکن
سلام خیلی زبیا بود.ی مدتیه بهم سر نمی زنی؟
کجایی برادر؟
سلام دوست خوبم.با مطلبی با عنوان قدرت کلمات به روزم بهم سر بزنین خوشحال میشم.قربانت
هیچ وقت به خدا نگویید که مشکل بزرگی دارم
بلکه به مشکل خود بگویید من خدای بزرگی دارم
موهای خود را به دست خدا بسپارید.... شامپو یدالله
سلام. با مطلبی به نام ((داستانی واقعی از یک زندگی...)) به روزم. دوست خوبم منتظرت هستم.
سلام سعید جان
خیلی وقته خبری ازت نگرفتم پای بی معرفتی نذار خیلی گرفتار بودم
امیدوارم هر جا باشی خوش و سربلند باشی
دعا میکنم خدا شفا دهد
به من به شما به همه نیازمندان
سلام
دیگر در قرن استامینوفن و دروغ
دیگر راهی برای بازگشتمان نمانده است
عالی بود
هرانک