نوشتن و دیگر هیچ

هذیانات و ادبیات و گاهی هیچ

نوشتن و دیگر هیچ

هذیانات و ادبیات و گاهی هیچ

آنها هم

 و در اندیشه خدایی بودن
که من و تو را
به رویاهایمان می رساند
و تجربه سکوت
لحظه ای که سنگها نیز عاشق میشوند
نظرات 7 + ارسال نظر
کتایون آموزگار دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ب.ظ http://katamooz.blogfa.com

قشگ اند نوشته هایتان.
آرامش شیرینی در این قطعه هست.
سکوتی که تا توی گوش های آدم خودش را می کشاند.

کتایون آموزگار دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:51 ب.ظ http://katamooz.blogfa.com

سعید جان از وبلاگم به وبلاگتان لینک دادم . اگر باعث بر هم خوردن آرامشتان می شود بگوئید برش دارم. لینک را برای این دادم که وبلاگتان دم دستم باشد و زود به زود بتوانم بخوانم تان

کتایون سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:10 ب.ظ http://katamooz.blogfa.com

...

صفورا چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ

سلام آقاسعید.وبلاگ قشنگی دارین بهتون تبریک میگم

دلقک جمعه 2 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:47 ق.ظ http://loneliest.persianblog.com

از خواننده های وبلاگ خانم آموزگارم که برای اولین بار سعادت آشنایی با شما نصیبم شد. قلمتان پاینده.

دلقک شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 01:19 ق.ظ http://loneliest.persianblog.com

شرمنده کردید. من هم از دلم به دریچه دلتان لینک دادم.

* سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:54 ق.ظ http://www.ali-darvishi.blogfa.com

*
- پرتو کشف نشده انسانی همین است: سنگ ها را هم مهر ورز می کند.
شما از خرداد ۸۵ آغاز کردید؟ پی نخستین نوشته تان می گشتم که چیزی در باره اش بنویسم...
خوش باشید.
درود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد